تله مرگبار زن و شوهر معتاد برای پیرمرد نیکوکار
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۲۸۷۰۹
آفتابنیوز :
زن و شوهر معتاد که یک برجساز خیر را به قتل رساندهاند در جلسه محاکمه جزئیاتی از قتل دردناک او را شرح دادند.
متهمان که زوجی معتاد هستند ابتدا مرد ثروتمند را ربودند تا پولهایش را سرقت کنند اما در نهایت او را به قتل رساندند.
دو سال قبل پسری به پلیس مراجعه کرد و گفت پدرش گم شده است. این مرد جوان گفت پدرش 66 ساله و بسیار سرحال است و همیشه کارهایش را منظم انجام میداد و خانوادهاش در جریان کارهای او بودند اما ناگهانی گم شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این جوان گفت: پدرم برجساز و خیری خوشنام است. او امروز صبح به محل کارش رفت اما دیگر بازنگشت. گوشی موبایلش خاموش است و ما همه جا را دنبال او گشتهایم و حالا نگرانش هستیم.
در حالی که تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد خیر آغاز شده بود ماموران گشت فرودگاه امام خمینی (ره) مشغول گشتزنی در محدوده استحفاظیشان به یک پژو ۲۰۶ مشکوک شدند که زن و مردی داخل آن در حال درگیری بودند. ماموران به راننده ایست دادند اما او فرار کرد و سعی کرد با حرکت در جهت خلاف اتوبان پلیس را جا بگذارد.
پلیس پس از چند دقیقه تعقیب و گریز موفق به متوقف کردن خودرو فراری شد. زوج جوان که در پژو 206 بودند به ماموران گفتند به خاطر اختلاف خانوادگی با یکدیگر درگیر شدهاند؛ اما ماموران در بازرسی خودرو با جسد یک پیرمرد روی صندلی عقب روبهرو شدند که دست و پایش با طناب بسته شده بود. مرد راننده مدعی شد آن مرد پدرش است؛ اما وقتی جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت، روشن شد جسد متعلق به مرد خیری است که روز قبل خانوادهاش ناپدید شدن او را به پلیس گزارش داده بودند.
به این ترتیب زن و مرد جوان بازداشت شدند. آنها به گروگان گرفتن مرد خیر با انگیزه اخاذی از خانوادهاش و خالی کردن حساب بانکی او اعتراف کردند.
با افشای ماجرا برای این زوج کیفرخواست صادر و پروندهشان به منظور رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها در دادگاه از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه فرزندان قربانی درخواست قصاص کردند. سپس مرد ۳۵ ساله به نام آریا در جایگاه متهم ایستاد و اتهام قتل را پذیرفت.
او گفت: مدتی بود به دام اعتیاد افتاده و به هروئین معتاد بودم. زندگیام تباه شده و کارم را از دست داده بودم. همسرم پیرمرد خیر را میشناخت و او مدتی بود به ما کمک مالی میکرد. آخرین بار همسرم با او صحبت کرده و خواسته بود تا پول بدهد و مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرد. آن روز قرار بود پیرمرد و همسرم مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند که من نقشه گروگانگیری به ذهنم رسید.
متهم ادامه داد: در حالی که پیرمرد سوار ماشین شده بود تا همراه همسرم مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند، رویش چاقو کشیدم و با تهدید دست و پایش را با طناب بستم و او را روی صندلی عقب ماشین نشاندم. من به زور و تهدید شماره رمز کارت عابربانکش را از او گرفتم و میخواستم حساب بانکیاش را خالی کنم. برای اینکه پیرمرد سر و صدا نکند چند پتو روی سر او کشیدم. قصد داشتم با خانوادهاش تماس بگیرم و در ازای آزادی پیرمرد از آنها اخاذی کنم. حتی میخواستم از پیرمرد اقرارنامهای بگیرم و دست به اخاذی بزنم.
آریا درباره نحوه کشته شدن پیرمرد گفت: غروب شده و ما به قم رسیده بودیم که من و همسرم به یک رستوران رفتیم و با کارت عابربانک پیرمرد غذا خوردیم. سپس بنزین زدیم و چون خسته شده بودیم در ماشین خوابیدیم؛ اما صبح روز بعد وقتی بیدار شدیم متوجه شدیم پیر مرد جان سپرده است. ما قصد کشتن او را نداشتم و گمان میکنم او به خاطر گرمازدگی جان سپرد.
زن جوان وقتی روبهروی قضات ایستاد، اتهام مشارکت در قتل را نپذیرفت.
او گفت: پیرمرد را از قبل میشناختم. او به من کمک مالی میکرد. من با او صحبت کرده و گفته بودم خودم و همسرم معتاد هستیم. قرار بود برای ترک اعتیاد شوهرم به ما کمک کند. میخواستیم همسرم را به کمپ ترک اعتیاد ببریم؛ اما در بین راه همسرم یکباره تصمیم به گروگانگیری گرفت. شوهرم روی پیرمرد چاقو کشید و دست و پایش را با طناب بست و او را روی صندلی عقب ماشین گذاشت. شوهرم میخواست با خانواده او تماس بگیرد و از آنها پول میلیونی اخاذی کند؛ اما یکباره متوجه شدیم پیرمرد نفس نمیکشد. من که عصبانی شده بودم میخواستم از ماشین پیاده شوم. به همین خاطر با شوهرم درگیر شدم؛ اما ماموران گشت پلیس فرودگاه امام خمینی سر رسیدند و ما را بازداشت کردند. من در قتل پیرمرد دستی نداشتم.
سپس وکیل اولیای دم به دفاع پرداخت و گفت: این زوج با تزریق مواد بیهوشی به قربانی او را کشتند اما حالا با دروغگویی قصد دارند مرگ او را اتفاقی جلوه دهند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: آدم ربایی دادگاه کیفری قتل خیرین پیرمرد خیر کمپ ترک اعتیاد خانواده اش مرد خیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۲۸۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ختم غائلهی شهرنو ؛ «چند نفر از خانمهای خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. به گزارش خبرآنلاین، در آستانهی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محلهی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آنها فورا به آتشنشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. مرحلهی بعدی مواجههی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند.. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.» یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.» نمایندهی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفتوگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است: «یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم. جوانهایشان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. تعدادیشان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آنها جوانها را میفرستادند ما هم عین داستان را بهشان میگفتیم و خیلیهایشان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزنها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک میکنیم؛ ماهیانهای برایشان مقرر کردیم هر ماه میآمدند و پول به آنها میدادیم. آنجا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ میخواستند روسپیها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!